نوشته های سارا

همه چی توش پیدا می شه!

نوشته های سارا

همه چی توش پیدا می شه!

پاییز

کاش چون پاییز بودم

کاش چون پاییز بودم

کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم

برگهایم یکایک زرد می شد. آفتاب دیدگانم سرد می شد. آسمان سینه ام پر درد می شد!

ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ می زد..اشک هایم همچو باران  دامنم را رنگ می زد..

چه زیبا بود اگر پاییز بودم

وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم

شاعری در چشم من می خواند .. شعری آسمانی

در کنارم قلب عاشق شعله می زد در شرار آتش دردی نهانی

نغمه ی من همچو آوای نسیم پر شکسته

عطر نم می ریخت بر دلهای خسته

پیش رویم:

چهره ی تلخ زمستان جوانی

پشت سر:

آشوب تابستان عشقی ناگهانی

سینه ام منزلگه اندوه و درد و بدگمانی!

کاش چون پاییز بودم

کاش چون پاییز بودم..